لیاقت نداشت ...

 روزی از راه آمدم اینجا ساعتش را درست یادم نیست
دیدم انگار دوستت دارم علّتش را درست یادم نیست
چشم من از همان نگاه نخست با تو احساس آشنایی کرد
خنده اَت حالت عجیبی داشت حالتش را درست یادم نیست
زیر چشمی نگاه میکردم صورتت را و در خیال خودم 
می زدم بوسه بر کنار لبت لذّتش را درست یادم نیست
آن شب از فکر تو میان نماز، بین آیات سورۀ توحید
لَم یَلِد را یَلِد ولَم خواندم رکعتش را درست یادم نیست
باورش سخت بود و نا ممکن که دلم بوی عاشقی می داد
پیش از این او همیشه تنها بود مدّتش را درست یادم نیست
مانده بود از تمام خاطره ها یک نفر در میان آئینه 
اسم او ....بود اما شهرتش را درست یادم نیست
خواب تو خواب هر شبم شده بود راه تعبیر آن سرودن شعر
یک غریبه همیشه پیش تو بود صورتش را درست یادم نیست
عادت عشق دل شکستن بود و مرا عاشق نگاه تو کرد 
واقعاً او چه خوب می دانست عادتش را درست یادم نیست
عاقبت او بین آئینه بی خبر رفت و در شبی گم شد
چون لیاقت نداشت یا اینکه جرأتش را درست یادم نیست.

 



نظرات شما عزیزان:

vahid
ساعت18:33---30 شهريور 1392
خیلی خوب بود

mamad0017
ساعت13:00---18 شهريور 1392
خووووب بووووود به منم سربزن منتظرم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،
برچسب‌ها: دلنوشته , مطالب عاشقانه , جملات عاشقانه , متن عاشقانه , عاشقانه , تصویر عاشقانه , جملات تصویری , جملات زیبا , متن زیبا , ,

تاريخ : یک شنبه 17 شهريور 1392 | 22:31 | نویسنده : ℴℋαℳαd ℜℭℤα♏ |
.: Weblog Themes By mohamadreza :.